چهارشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۸ - ۱۸:۴۶
۰ نفر

مهدی محمدی: همین که نیم ساعت زودتر بیایی می‌توانی از حاشیه نمایشگاه خبردار شوی

و ناهماهنگی‌هایی را ببینی که می‌تواند مراجعه‌کنندگان را برای لحظاتی هم که شده به دردسر بیندازد.

اینجا هفدهمین نمایشگاه قرآن مجید در تهران است. امروز میهمان نمایشگاه قرآن شده‌ایم و عکاس روزنامه هم که فرصت را مناسب می‌بیند از صحنه‌هایی عکس می‌گیرد که نشانگر عدم هماهنگی امور نمایشگاه تا چهاردهمین روز آن است.  روبه‌روی ما ‌ حدود صد نفری هستند نیم ساعتی زودتر از زمان مقرر به نمایشگاه آمده‌اند و در برابر دیدگان آنها پسربچه نوجوانی بالای چهارپایه‌ای در حال نصب سیستم روشنایی در مقابل درب ورودی نمایشگاه است.

این ور و آن ور را که نگاه می‌کنی انگار اولین روز نمایشگاه است. اما نه اینجا محفلی است ملی که هرساله یک‌بار برگزار می‌شود و همه ملت باید بیایند. این گونه که می‌بینم...نه شاید من زود آمده‌ام.هفدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن، 25 مرداد بود که افتتاح شد. شعار آن هم «توسعه مفاهیم قرآنی و خدمات حداکثری» است.

امروز تازه وقت کرده‌ایم تا سری به این نمایشگاه بزنیم و گوشه‌ای از رویدادها را برای مخاطبان همشهری جمعه انعکاس دهیم. حدود نیم ساعتی است که زودتر آمده‌ایم و در این نیم ساعت صاحبان غرفه‌ها یک به یک می‌آیند و وارد سالن می‌شوند.

 ساعت 4 که می‌شود درهای نمایشگاه باز می‌شود و مردم که همچنان همان حدود 100 نفر را شامل می‌شوند، وارد نمایشگاه می‌شوند. شاید ما زود آمده‌ایم ولی فعلا چندان خبری از جمعیت در این نمایشگاه نیست. آنها هم که آمده‌اند همان مرحله اول راه قسمت هنری نمایشگاه را در پیش می‌گیرند.

اینجا ظاهرا مشتریان زیادی دارد. طبقه بالای نمایشگاه را به امور هنری مرتبط با مسائل مذهبی و قرآنی اختصاص داده‌اند. در این بخش هنرمندان بسیاری همواره و به طور زنده در حال کار هستند و در مقابل دیدگان بازدیدکنندگان آثار خود را طراحی می‌کنند. آنها همان‌جا می‌سازند و کمی آن طرف‌تر می‌فروشند. این نمایشگاه قسمت فروش هم برای این هنرمندان دارد تا از قافله انتشاراتی‌ها عقب نمانند.

هنرمندان در بخش‌های مختلفی کار می‌کنند؛ از معرق‌کاری گرفته تا خوشنویسی و مشبک و .... در میان هنرمندان برخی‌ها حرفه‌ای‌تر از دیگران به نظر می‌رسند. آنجا که استقبال از آثار آنها بیش از دیگران است و مراجعان بیشتری نگاهشان را در برابر آثار این هنرمندان کمی بیشتر متوقف می‌کنند.

دو خانم با فامیلی فرشچیان آدمی را به یاد استاد فرشچیان می‌اندازند اما اینها هیچ نسبتی با استاد ندارند، جز اینکه هنرمندی هستند که خود را پیرو اساتیدی همچون فرشچیان می‌دانند. طبقه بالای نمایشگاه همچنان جذابیت دارد و آثار هنری ظاهرا بیش از هر چیز دیگری در این نمایشگاه به چشم می‌آید و چشم را می‌نوازد.

با یکی از اساتید منبت‌کاری به گفت‌وگو نشستیم. البته او صرفا کار مذهبی نمی‌کند و آثارش ترکیبی است از موضوعات مختلفی که خود را در تابلوهایش نشان می‌دهد. اوهم از دغدغه‌ها و مشکلات کار و عدم حمایت‌ها برایمان حرف زد. راه طبقه پایین را در پیش می‌گیریم آنجا که بیشتر مربوط به انتشاراتی‌هاست و دو، سه سایت و خبرگزاری قرآنی و مذهبی نیز غرفه گرفته‌اند و کار اطلاع‌رسانی را لحظه به لحظه انجام می‌دهند.

سلامی به همکارانمان می‌کنیم و از آخرین اخبار نمایشگاه مطلع می‌شویم. این ور و آن ور اتاق‌هایی هست که به غرفه‌های سخنرانی و برنامه‌های جانبی معروف است. اندیشمندان و علما می‌آیند و در این غرفه‌ها در مورد مسائل مختلف قرآنی با مردم سخن می‌گویند، البته تا الان که ما هستیم تمام غرفه‌ها خالی است.

 روبه‌روی یکی از خبرگزاری‌ها هم می‌توانی جلوه‌هایی از سیاست را در نمایشگاه قرآنی ببینی. همان روبه‌رو را می‌گویم که غرفه‌ای خالی پر است از پوسترهایی که آزادسازی باغ قلهک را از دست انگلیس خواستار است. این غرفه خالی خالی است و دیوارهایش پر است از همین پوسترها.

حالا باید در لابه‌لای غرفه‌ها بگردیم و در تو در توی نمایشگاه دنبال چیزهایی باشیم که حداقل برای خودمان دارای جذابیت داشته باشد.عکاس خیلی چیزهای جالبی برای عکس گرفتن نمی‌یابد ولی بیکار هم ننشسته است و برای آنکه دست پر برگردد همچنان عکس می‌گیرد. این نمایشگاه قرار است امشب بخش بین‌المللی‌اش افتتاح شود. حاشیه‌های زیادی هم تا امروز با این نمایشگاه همراه بوده است.

گاهی بازدیدکنندگان از نبود آب شرب در فضای مسقف نمایشگاه ابراز گله کرده‌اند. جمعی دیگر از ناهماهنگی‌ها و کاستی‌های موجود در برگزاری نمایشگاه شکوه دارند. برخی از بازدیدکنندگان هم از دور بودن سرویس‌های بهداشتی گله‌مند هستند. تازه نبود کارشناس ویژه بانوان در غرفه مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی هم از نکاتی است که در حرف‌های بانوان حاضر در نمایشگاه برجسته بود.

برخی غرفه‌ها به سامانه پیامک کوتاه مجهز هستند و از این طریق به مخاطبانشان اطلاع‌رسانی می‌کنند ظاهرا استقبال از بخش دریافت بلوتوث‌های مذهبی چشمگیر است.

برخی بازدیدکنندگان غرفه‌های بخش پژوهش را بهترین محل برای به امانت گذاردن وسایلشان می‌دانند و این هم از دیگر جذابیت‌های نمایشگاه است البته همه اینها حاشیه است، حتی اگر سرویس‌های ایاب و ذهاب نمایشگاه با تاخیر بیایند و بروند و رانندگانشان عصبانیت خود را نثار مسافرانی کنند که هیچ تقصیری بابت صلواتی بودن ون‌های سبزرنگ ندارند، اما باز می‌توان به خاطر قرآن مجید گذاشت و گذشت.

درشت‌ خط‌ترین قرآن جهان در نمایشگاه عرضه می‌شود. هر دو صفحه این قرآن با یک صفحه قرآن عثمان طه برابر است. قرآن دیگری به اندازه یک بند انگشت هم در یکی از انتشاراتی‌ها به نمایش در آمده است.

سیدمحسن ذوالفقاری روحانی جوانی است که با گلایه تمام از این نمایشگاه حرف می‌زند و معتقد است که این نمایشگاه تکرار مکرراتی است که همواره بوده و دوباره هست. او می‌گوید هر سال که به این نمایشگاه می‌آییم وضع همین گونه بوده است، امسال هم که آمده‌ام هیچ فرقی با سال پیش نداشت.

 او همچنین می‌گوید وقتی وارد نمایشگاه می‌شوی اصلا نمی‌دانی که باید به چه کسی مراجعه کنی و هیچ راهنمایی وجود ندارد تا بازدیدکنندگان را راهنمایی کند. تغییر و تحول آنچنانی در نمایشگاه وجود ندارد اما چون نیاز داریم مجبوریم بیاییم و نیازهایمان را مرتفع کنیم. وی همچنین از یک موضوع دیگر نیز گله‌مند است.

 او می‌گوید: در سال‌های گذشته کارت‌های تخفیف برای مشتریان داده می‌شد، اما امسال از این کارت‌ها خبری نیست و آنگونه که می‌گویند ظاهرا به 500 نفر که معلوم نیست با چه ضابطه‌ای انتخاب شده‌اند، مبلغ یک میلیون تومان بن کتاب داده‌اند. او البته تاکید می‌کند که این خبر جزء شنیده‌های اوست و صد درصد اطمینان ندارد.

خانم کتویی اما خانه‌دار است و ظاهرا خیلی راضی به نظر می‌رسد از این نمایشگاه.می‌گوید سومین بار است که به اینجا آمده‌ام و هر نیازی داشته‌ام برآورده شده است.روبه‌روی ما پسر و دختری نشسته‌اند که ظاهرا تازه ازدواج کرده‌اند، آنها اما معتقدند نمایشگاه چیز قابل توجهی نداشت.

 آقای صادقی مهندس عمران است و معتقد است که مخصوصا برای قشر جوان این نمایشگاه جذابیتی ندارد و نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای آنها باشد. او در رابطه با نوع اطلاع‌رسانی در نمایشگاه هم می‌گوید: اطلاع‌رسانی خیلی ضعیف است و من دیشب از شبکه 3 برای اولین بار شنیدم که چنین نمایشگاهی در حال برگزاری است.

 گشت و گذار در لابه‌لای غرفه‌ها ادامه دارد. در غرفه‌ای مربوط به استان گلستان، استاد نبی‌الله مصدق، هنرمندی است که طراحی زیبایی از چوب گردو به شکل تندیسی در برابر دیدگان مخاطبان نهاده است.

این طرح، پیامبرانی را شامل می‌شود که قصه‌های آنها در قرآن مجید آمده است از آدم و حوا و هابیل و قابیل بگیر تا به کشتی نوح برسی و به قربانگاه اسماعیل بروی و یوسف و زلیخا را به تماشا بنشینی و دمی در کنار اصحاب کهف بیاسایی، در دهان ماهی بیفتی و ...اینها همه در این طرح زیبا جای دارند و برای قشر جوان جذابیت فوق‌العاده‌ای دارد.

این نمایشگاه در بخش‌های مختلفی چون دانشگاهی، خانواده، کودک و هنر، خادمان قرآن کریم، آموزش، حوزه‌های علمیه، نهادها و موسسات، پژوهش نشر الکترونیک و رسانه‌های دیجیتال، بین‌الملل و نشر مکتوب فعالیت دارد. و برخی از نیازهای مخاطبین را برآورده می‌کند.

استقبال همچنان با سردی ادامه دارد و شاید این استقبال سرد به دلیل ناهماهنگی‌های برگزاری نمایشگاه باشد. ناهماهنگی که شب جمعه هفته گذشته- یک روز قبل از حضور ما- باعث قطع شدن برق مصلی شد و افتتاح بخش بین‌الملل نمایشگاه را به شنبه موکول کرد.
در آن مراسم که سفرای کشورهای اسلامی و هنرمندان مسلمان و بازدیدکنندگان نمایشگاه حضور داشتند، قطع برق باعث آشفتگی و پراکندگی حضار شد.

راستش این‌جور جاها باید حواسمان بیشتر جمع باشد. وقتی رهبری انقلاب بر لزوم توجه برعمق قرآن تاکید دارند‏ چنین محافلی نیز باید از عمق کافی برخوردار باشد و بتواند ملت مشتاق را به سمت خود بکشد. این حرف پایانی را محسن‏، دانشجوی جامعه شناسی می‌زد.

همشهری جمعه

کد خبر 89365

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز